* بسم الله الرحمن الرحیم *
اصل کلّی را در آیهٴ سورهٴ زمر اینچنین مشخص کرد فرمود به اینکه خلقکم من نفسٍ واحدة ثم جعل منها زوجها و انزل لکم من الانعام ثمانیة ازواج : خدای سبحان از دام برای شما هشت زوج خلق کرد؛ از گوسفند اهلی و وحشی، گاو وحشی و اهلی و مانند آن، یا نر و ماده، فرمود: اینها را برای شما نازل کرد، نازل کرد نه یعنی خلق کرد، انزل به معنی «خَلَقَ» نیست، أنزل همان معنای انزال و معنای فرو فرستادن خود را دارد، ولی از مخزن غیب که «عنده خزائنه» است، از آنجا تنزّل داده است.
در سورهٴ مبارکه حدید هم که فرمود: و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس یعنی آهن را ما از آن مخزن تنزّل دادیم، آهن را از آن مخزن تنزل دادیم؛ نه یعنی برای شما آهن را از زمین خلق کردیم، بلکه به این معناست: آهنی که در دل کوه خلق میشود یک ریشهای در مخزن ما دارد، (اصلش نزد ماست) ما برای شما فرستادیم.
روایات طینت هم این معنا را تأیید میکند که بعضی طینتشان از علیّین است و سرانجام [به] بهشت میروند، بعضی طینتشان از سجّین است و سرانجام گرفتار جهنم خواهند شد و مانند آن، یعنی آنچه که در جهان طبیعت موجود است یک ریشهٴ اصلی نزد ما دارد و آن ریشهٴ اصلی وقتی تنزّل کرد، چون از نزد ماست با برکت همراه است.
حالا در چنین محدودهای اگر روایتی وارد شد که حجرالأسود از بهشت آمد، حجرالأسود از نزد ما آمد، حجرالأسود از مخزن الهی آمد؛ این یعنی یک قداستی و یک ریشهای نزد ما دارد، چون در نزد ما از مقام قربی برخوردار بود وقتی هم که به زمین آمد آن قرب به قوّتش محفوظ است. همه اینچنین نیستند، آهن هم از نزد خداست، حجرالاسود هم از نزد خداست، امّا چون همه دارای یک خزینه نیستند بلکه دارای خزائناند و درجات در آنجا فرق میکند، چون درجات در آنجا فرق میکند وقتی به اینجا هم رسیدند با هم فرق میکنند.
مرحوم کلینی نقل کرد، دیگران هم در جوامع روایی نقل کردند که کسی آمد حضور امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عرض کرد: «انا و الله أحبّک» من دوست شما هستم، فرمود: دوست ما نیستی، بار دوم عرض کرد، حضرت فرمود: نیستی، بار سوم عرض کرد، حضرت فرمود: نیستی، عرض کرد چرا؟ فرمود: در آن عالم ارواح دوستان ما را به ما نشان دادند و من روح تو را در آن عالم در بین ارواح دوستانم ندیدم .
نتیجه
خب این نشان میدهد که هر چیزی یک ریشهای دارد، اگر از آن ریشهٴ بلند تنزل کرد، وقتی به عالم طبیعت آمد از حرمت خاصی برخوردار است و اگر از آن ریشهٴ بلند نیامد از این اواسط آمد، از آن حرمت خاص برخوردار نیست. اگر روایتی گفت: حجرالاسود از بهشت است یا قواعد بیت خصیصهای دارند گرچه ما نمیتوانیم عقلاً اینها را اثبات بکنیم، ولی دلیلی بر خلاف اینها اقامه نشده است تا انسان بگوید اینها جعلی است [و] باید ردّ بشود. اصول کلی قرآن تأیید میکند که بعضی از اشیائی که از حرمت خاص برخوردارند یک ریشهٴ غیبی دارند. در این گونه از موارد چون دلیل عقلی بر خلاف نیست [و] دلیل نقلی هم بر خلاف نیست، داعیهای برای ردّ کردن نیست.
___________________________
جلسه 226 تفسیر سوره بقره ، علامه جوادی آملی
درباره این سایت