* بسم الله الرحمن الرحیم *
خدای سبحان فرمود: آنها که به حق هدایت میکنند دو قسمند:
الف . مهتدی بالغیر
بعضیها خودشان باید هدایت بشوند تا دیگران را هدایت بکنند.
ب . مهتدی بالذات
بعضیها بدون هدایت دیگری مهتدی بنفسند و بدون احتیاج به دیگران مردم را هدایت میکنند.
فرمود: هر دو به حق دعوت میکنند، منتها یکی باید مکتب برود و یاد بگیرد. دیگری به مکتب نرفته معلّم صدها مدرس است، کدامیک مقدم است؟ أفمن یهدی إلی الحق أحقّ أن یتّبع أمَّنْ لا یَهِدِّی الا أن یُهدىٰ، لا یَهدّی؛ یعنی لا یهتدی که مقابله بین هادی الی الحق و غیر المهتدی بالنفس است، نه مقابله بین هادی الی الحق و هادی الی الباطل باشد، نه. نفرمود به اینکه آنکه مردم را به بهشت دعوت میکند مقدم است یا آنکه مردم را به جهنّم. فرمود: هر دو به حق دعوت میکنند، منتها یکی که به حق دعوت میکند، باید مکتب برود تا یاد بگیرد. محتاج است دیگری محتاج نیست. مقابله بین هادی الی الحق و غیر المهتدی بالنفس است.
أفمن یهدی إلی الحق أحقّ أن یتّبع أمَّنْ لا یَهِدِّی الا أن یُهدىٰ
از این کریمه معلوم میشود
امام هادی است
و هدایتش هم به امر خداست .
أمر را هم قرآن کریم مشخص کرد که امر ملکوتی است
و هدایت را هم مشخص کرد که مال مهتدی بالنفس است. پس کسی هادی است که مکتب نرفته باشد،
کسی به أمرالله هدایت میکند که از تدریج رهائی پیدا کرده باشد. پس این هدایتی که امام دارد، هدایت به معنای کتاب نوشتن، درس گفتن، ارائه طریق، سخنرانی، تبلیغ، تبشیر، انذار امثال ذلک نیست. این همان است که امام میداند انسان چه میکند، چون با باطن کار دارد.
این همان است که باید یک علم لدّنی داشته باشد. عصمت داشته باشد.
آنکه باید به مقصد برساند کسی است که خود أهل مقصد است و خودش آن راه را طی کرده است. لذا دیگران را هم راهنمائی میکند.
درباره این سایت